ياد ياد
ياد باد وقتي كه من كنج دلت جا و مكاني داشتم
شادمان در محفل چشمان خود سرو رواني داشتم
ياد باد وقتي كه من در شهر تو نام و نشاني داشتم
در سراي قلب تو من شهرت وحسن جهاني داشتم
ياد باد وقتي كه من در پيش تو راز نهاني داشتم
سالها درچشم تو روشن دل و شيرين بياني داشتم
ياد باد وقتي كه در باغ دلت گلدان ياسي داشتم
من براي چيدن و بوييدنش كوته زماني داشتم
ياد باد وقتي كه من در نزد يار شور جواني داشتم
درنگارستان عشق ،سيمين بر و نوشين لباني داشتم
ياد باد وقتي كه من با ياد تو باران شدم بر دشت ها
بعد آن باران زمهرت هفت طبق رنگين كماني داشتم


نظرات شما عزیزان:
[ دو شنبه 27 مرداد 1393
] [ 15:31 ] [ iman ][ ]