نگاه تو


[ پنج شنبه 30 مرداد 1393 ] [ 14:8 ] [ iman ]
[ ]

مرد بودن يعني اين

اون مردایـــــــی که با یـــه نــــه گفتنشون
میفهمـــــی که دیگــــه نبایــــــد اصـــــرار کنــی
اونــــی که قبل از مهمونــــــی بایــــد لباستـــــو
نشـــــون بــــــدی تا تاییـــــدش کنــــــه
اونـــی که وقتی بهتــــ اخـــــــم میکنه
باید شالتــــــــو بکشـــــی جلــــــــو
اونـــــی که وقتــــــی میخــــــــوای از پیشش بــــری
دست میکشه رو لبتـــــ و میگـــــــــه
کمـــــــرنگ کــــــن اون رژتـــــــو
اونــــــــــی که وقتــــــــی تــوی یه جمعید از بغلتــــ تکـــــــون نمیخــــوره
اونـــــی که تـــــوی سرمــــــــا یـــــــخ میـــــــزنــــــــه
ولی وایمیسه ســـــــر کوچــــه تا تـــــو بــــری توی خونـــــــــه
اونـــی که اگه بخوای اشتباه کنـــی پیش خـــــودت میگــــــی
اگه بفهمـــــــــه میکشتم
اونی که خنــــــــده و شیطونیــــــــــاش فقط و فقط مــــــــــال خــــــــــودتــــــــه
و اخمش مــــــال بقیــــــــــــه
به این میگــــــــن
مــــــــــــــــــــــــــرد.{اين  زوج تو برنامه ماه عسل اومدن وداستان زندگيشونو تعريف كردن اگه ديدين.}

 
 
 
 

[ چهار شنبه 29 مرداد 1393 ] [ 18:58 ] [ iman ]
[ ]

ميخواهم بگويم


[ چهار شنبه 29 مرداد 1393 ] [ 18:46 ] [ iman ]
[ ]

يه روز بهم گفت:

یه روز بهم گفت

«می‌خوام باهات دوست باشم؛آخه می‌دونی؟ من اینجا خیلی تنهام»

بهش لبخند زدم و گفتم

«آره می‌دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»

یه روز دیگه بهم گفت

«می‌خوام تا ابدباهات بمونم؛ آخه می‌دونی؟ من اینجا خیلی تنهام»

بهش لبخند زدم و گفتم

«آره می‌دونم فكر خوبیه.من هم خیلی تنهام»

یه روز دیگه گفت

«می‌خوام برم یه جای دور، جایی كه هیچ مزاحمی نباشه

بعد كه همه چیز روبراه شد تو هم بیا آخه می‌دونی؟ من اینجا خیلی تنهام»

بهش لبخند زدم و گفتم

«آره می‌دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»

یه روز تو نامه‌ش نوشت

«من اینجا یه دوست پیدا كردم آخه می‌دونی؟من اینجا خیلی تنهام»

براش یه لبخند كشیدم وزیرش نوشتم

«آره می‌دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»

یه روز یه نامه نوشت و توش نوشت:

«من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی كنم آخه می‌دونی؟ من اینجا خیلی تنهام»

براش یه لبخند كشیدم و زیرش نوشتم

«آره می‌دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»

حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم

و چیزی که بیشتر خوشحالم می کنه اینه که نمی دونه

(من هنوز هم خیلی تنهام)

 


[ سه شنبه 28 مرداد 1393 ] [ 18:56 ] [ iman ]
[ ]

دعاي از بين بردن غم


[ سه شنبه 28 مرداد 1393 ] [ 1:6 ] [ iman ]
[ ]

كدومش...

اگه يه روزي  با عشقت دعوات شد  چه ميكني؟؟

 

 

 


[ دو شنبه 27 مرداد 1393 ] [ 22:53 ] [ iman ]
[ ]

ياد ياد

 
ياد باد  وقتي كه  من  كنج دلت جا و مكاني داشتم
شادمان در محفل چشمان  خود  سرو رواني داشتم
 
ياد باد وقتي كه من در شهر  تو نام و نشاني داشتم
در سراي  قلب  تو من شهرت وحسن جهاني داشتم
 
ياد باد  وقتي  كه من در پيش تو راز نهاني  داشتم
سالها درچشم تو روشن دل  و شيرين بياني   داشتم
 
ياد باد وقتي  كه در باغ  دلت  گلدان   ياسي  داشتم
من  براي  چيدن و  بوييدنش  كوته   زماني  داشتم
 
ياد باد وقتي كه  من در نزد يار شور جواني  داشتم
درنگارستان عشق ،سيمين بر و نوشين لباني  داشتم
 
ياد باد وقتي كه من با ياد تو باران شدم بر دشت ها
بعد آن باران زمهرت هفت طبق رنگين كماني داشتم
 
 

[ دو شنبه 27 مرداد 1393 ] [ 15:31 ] [ iman ]
[ ]

حرف هاي ناگفته


سلام عزیزم

دیدی دیروز چقد حرف برا گفتن داشتیم؟ اصن حرف کم نمیاوردیم.چه روز سختی داشتیم

روز گریه بود. روز جدای.روز مرگ.روز عذاب

میبینی روزش چقد فرق داشت؟

الان ک دارم برات مینویسم سرکارم جلوی همه گریم گرفته

دیگه نفسم بالا نمیاد.

بی تو موندن خیلی سخته

همش صفحه گوشیمو نگاه میکنم

دستم میره برات بگم اشتباه کردم میام پیشت

ولی یه حسی بهم میگه بذار راحت باشه

تو هیچی برا اون نداری. تو با برگشتنت آیندشو,زندگیشو خراب میکنی

امیدورام این تصمیمی که گرفتم درست باشه

بخاطرتو رفتم چون نخواستم زندگیتو با من خراب کنی

من هیچی  تو این دنیا ندارم

اسمتو رو قلبم هک کردم تا هیچوقت از یادم نری

بعضی ادمارو خدا اشتباهی زمین اورده اونا فرشته هستند توهم اشتباهی آورده شدی

دیشب وقتی در جواب بدی که بهت کردم اون حرفارو بهم میگفتی داشتم از خجالت آب میشدم

من از بودن خودم خجالت میکشم. و از تمام ادامای که منو هم مثل خودشون دل سنگ کردن متنفرم.

من به این بدی نبودم.احساس داشتم,دل کسیو نشکونده بودم,حاظر بودم خودم عذاب بکشم ولی کسی رو عذاب ندم.

عزیز من,عشق من,نفس من,وجود من, توهم دلت سنگ باشه منو دور بنداز

نبینم گریه کنی,طاقت گریه هاتو ندارم

بازم برات حرف دارم . دلم برا تو مینویسه بازم بیا بخون


 

 


[ یک شنبه 26 مرداد 1393 ] [ 21:57 ] [ iman ]
[ ]

درآغوش عشق

برایم  کف زدند..........و در آغوشم گرفتند

تایید و تشویقم کردند.......... کـه آخر فراموشت کردم

دیگر تا ابد بر لبانم لبخندی تصنعی مهمان است

اما........بین خودمان باشد............

هنوزم تنــــــــــها دلبرکم تو هستی



[ شنبه 25 مرداد 1393 ] [ 22:40 ] [ iman ]
[ ]

my love for you

My love for you
Is more delicate
Than new leaves
Of spring.
 
My love for you
Is more fragrant
Than rose buds
To bloom.
 
My love for you
Is more brilliant
Than morning rays
Of sun.
 
My love for you
Is far deeper
Than still water
Of lake.
 
My love for you
I hold it dear
You merely glance
Let go.


[ جمعه 24 مرداد 1393 ] [ 16:25 ] [ iman ]
[ ]

خسته ام

ای تنها بهانه برای زنده بودنم
نفس کشیدنم
ای امید و آرزوی من
دنیای من
ای تو فصل بهارم
باورکنی
باور نکنی
دوستت دارم

   


 

 

 

ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ

 

ﻭ ﺑﻲ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﻗﺪﻡ ﻗﺪ ﻣﻴﮑﺸﻢ

 

ﺳﻬﻢ ﺍﻣﺮﻭﺯﻫﺎﻱ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻟﺘﻨﮕﻲ

 


ﭼﺸﻤﻬﺎﻱ ﺧﻴﺮﻩ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺑﺮﻭﻳﻲ ﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺘﯽ

 

ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ..

 

 

 


 

 

 

خیلی حالش خراب بود

 

از زمین و زمان بریده بود

 

رفتم تو زندگیش.....

 

خیلی طول نکشید که حالش خوب شد

 

تشکر کرد و رفت!

 

 

 

 


[ چهار شنبه 22 مرداد 1393 ] [ 23:32 ] [ iman ]
[ ]

اشك مرد

تو مردی و می دانی که دیده شدن اشک هایت چطور بر دیوار غرورت ترک می اندازد. تو مردی و می دانی که چرا ظرف دل مرد لبریز می شود، فریادی می خواهد تا درون سینه اش بپیچد و همه ذرات بدنش را از دردش پر کند. احتمالا این را هم می دانی که دوش آب حمام تنها چشمی است که تمام کارش ریختن اشک است!

 

چه لذت بخش است زیر دوش آب اشک ریختن... گناه سرخی چشمانت را به گردن سوزش چشم می اندازی... غرورت نمی شکند، دورغی بزرگ می گویی که این ها قطرات آب است، اشک نیست...

 

تنها تکان خوردن شانه هایت بی دلیل می ماند... آنرا هم با چند قهقه ی الکی محکوم کن...

 


[ سه شنبه 20 مرداد 1393 ] [ 23:57 ] [ iman ]
[ ]

چقدر دوستت داشتم


[ دو شنبه 20 مرداد 1393 ] [ 23:44 ] [ iman ]
[ ]

آه...آه


[ دو شنبه 20 مرداد 1393 ] [ 1:20 ] [ iman ]
[ ]

لللللللللاااااااا دروغغغغغغغغ


[ پنج شنبه 16 مرداد 1393 ] [ 1:7 ] [ iman ]
[ ]

خوشحالي يعني...


[ پنج شنبه 16 مرداد 1393 ] [ 1:3 ] [ iman ]
[ ]

خداوند


[ پنج شنبه 16 مرداد 1393 ] [ 1:59 ] [ iman ]
[ ]

گاهي...


[ چهار شنبه 15 مرداد 1393 ] [ 15:20 ] [ iman ]
[ ]

عشق واقعي يعني...


[ چهار شنبه 15 مرداد 1393 ] [ 15:20 ] [ iman ]
[ ]

خوشحالي يعني...


[ چهار شنبه 15 مرداد 1393 ] [ 15:16 ] [ iman ]
[ ]

خوشحالي يعني...


[ چهار شنبه 15 مرداد 1393 ] [ 15:15 ] [ iman ]
[ ]

life

 
اگر زندگيست چرا ميميريم؟
اگر مرگ است چرا زندگي ميكنيم؟
اگر شاديست چرا غمگينيم؟
اگر غم است چرا شاديم؟
اگر گريه است چرا ميخنديم؟
اگر خنده است چرا گريه ميكنيم؟اگر نرسيدن است چرا عاشقيم؟
و بالاخره اگر عشق است چرا نميرسيم؟؟؟؟
راستي واقعا زندگي چيست؟؟؟؟؟
 

[ چهار شنبه 15 مرداد 1393 ] [ 15:9 ] [ iman ]
[ ]

بي حضور تو

                                                                                                      


در انتظار توام 
در چنان هوایی بیا 
که گریز از تو ممکن نباشد 
.. 

 

تو 
تمام تنهایی‌هایم را 
از من گرفته‌ای 

خیابان‌ها 
بی حضور تو 
راه‌های آشکار 
جهنم‌اند


[ چهار شنبه 15 مرداد 1393 ] [ 1:47 ] [ iman ]
[ ]

تو ميماني

نمی‌میرد دلی کز عشق می‌گوید
و دستانی که در قلبی، نهال مهر می‌کارد

نمی‌خوابد دو چشم عاشق نور و طلوع روشن فردا
و خاموشی ندارد، آن لبان آشنا، با ذکر خوبی‌ها


نخواهد مُرد آن قلبی که در آن عشق جاوید است

تو می‌مانی
در آواز پرستوهای آزاد و رها
آن سوی هر دیوار

تو می‌خوانی
بهاران با ترنم‌های هر باران

تو می‌بینی
گل زیبای باورهای نابت، غنچه خواهد کرد
نهال پاک ایمانت، دوباره سبز خواهد شد
نسیم صبح،
عطر آن سلام مهربانت هدیه خواهد داد
و با امواج دریا
بوسه بر دستان ساحل میزنی با عشق

تو را با مرگ کاری نیست
تو، خاموشی نخواهی یافت

الهی روح زیبا در بدن داری
تو نامیرای جاویدی

تو در هر شعله می‌مانی
تو در هر کوچه باغ عاشقی
با مهر می‌خوانی
و آواز تو را
حتی سکوتت را
لبان مردمان شهر، می‌بوسد

دوباره عشق می‌جوشد
تو چون نوری
سیاهی می‌رود،
اما تو می‌مانی..


[ چهار شنبه 15 مرداد 1393 ] [ 1:40 ] [ iman ]
[ ]

كاش..........

 

 

      کاش می‌دیدم چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
می‌تابانیبال مژگان بلندت را
می‌خوابانی
آه وقتی که  توچشمانت
آن جام لبالب از جان‌دارو را
سوی این تشنه جان سوخته می‌گردانی
موج موسیقی عشق
از دلم می‌گذرد
روح گل‌رنگ شراب
در تنم می‌گردد
دست ویرانگر شوق
پرپرم می‌کند ای غنچه رنگین، پرپر

من در آن لحظه که چشم تو به من می‌نگرد
برگ خشکیده ایمان را
در پنجه باد
رقص شیطان خواهش را
در آتش سبز
نور پنهانی بخشش را
در چشمه مهر
اهتزاز ابدیت را می‌بینم

بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست
اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست
کاش می‌گفتی چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است


[ چهار شنبه 15 مرداد 1393 ] [ 1:21 ] [ iman ]
[ ]

نمك زندگي

سلام  تا به حال با عشقت دعوا كردي بهت توصيه ميكنم كه اينكارو نكني چون بد عاقبتي داره ولي من كه عاشق عصبانيتشم خوب نمكه ديگه مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


[ سه شنبه 13 مرداد 1393 ] [ 23:43 ] [ iman ]
[ ]

سلطان عشق+2 سرطان را تكذيب كرد

دروغ بگو تا باورت کنند
آب زیر کاه باش تا بهت اعتماد کنند
بی غیرت باش تا آزادی حس کنند
خیانت هایشان را نادیده بگیر تا آرام باشند
کذب بگو تا عاشقت شوند
هرچه نداری بگو دارم
هرچه داری بگو بهترینش را دارم
اگه ساده ای  ، اگه راستگویی ، اگه باوفایی ، اگه با غیرتی
اگه یکرنگی بدان که همیشه تنهایی رفیق …انرژی مثبت و اجرای قوی «مرتضی پاشایی» پاسخ قاطع به شایعات مرتضی پاشایی خواننده آلبوم «یکی هست» این روزها به شدت درگیر اجراهای تور شهرستان خود است و طی روزهای گذشته نیز در شهرهای شمالی کشور به اجرای کنسرت پرداخته است.
پاشایی هفته گذشته به مدیریت مهدی کرد در شهر چالوس و با استقبال مخاطبین به اجرای برنامه پرداخت.                                                


[ دو شنبه 13 مرداد 1393 ] [ 18:21 ] [ iman ]
[ ]

اگر عشق نبود

از غم خبری نبود اگر عشق نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود

بی رنگ تر از نقطه ی موهومی بود
این دایره کبود اگر عشق نبود

 

از آینه ها غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود

در سینه ی هر سنگ، دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود

بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود؟
دل چشم نمی گشود اگر عشق نبود

از دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود


[ یک شنبه 12 مرداد 1393 ] [ 11:3 ] [ iman ]
[ ]