گل نيلوفري

يک روز وقتی به گل نیلوفری نگاه می کردم ترس تموم وجودم رو فرا گرفته بود که شاید یه روزی منم مثل گل نیلوفری تنها بشم...

حالا که فکر می کنم میفهمم که گل نیلوفری مغرور نیست بلکه خودشو وقف مرداب کرده............

 


[ شنبه 29 شهريور 1393 ] [ 15:1 ] [ iman ]
[ ]

ميدانم مي آيي

نه چشمانم را میبندم و نه گوش هایم را میگیرم...
 
میخواهم و ببینم و بشنوم تمام لحظه های نبودنت را،تمام امید آمدنت را...
 
آری،من اینجا،چشمانم را به راه آمدنت دوخته ام
 
و در تلاطم لحظه ها گوش میسپارم به آهنگ قدم هایت،
 
همان هایی که برای به هم رسیدن برمیداری...
 
امید آمدنت تمام لحظه هایم را پر میکند،
 
عطر نفس هایت در ذهنم میپیچد و من اما،
 
آنقدر نزدیک می بینمت که گرمی آغوشت،هرم نفس هایت،لذت بوسه هایت و حتی نوازش هایت را حس میکنم...
 
دوری و دیر میشود که بیایی میدانم
 
اما آنقدر نزدیک می دانمت که گویی هرلحظه با منی،
 
اینجا کنار من،
 
در واج واج کلماتم حتی...
 
می آیی،میدانم...
 
آنقدر منتظر میمانم تا چشم هایم نوید آمدنت را به قلبم بدهند،
 
چشمان منتظرم...
 

[ پنج شنبه 27 شهريور 1393 ] [ 11:12 ] [ iman ]
[ ]

بي تو ترانه ها لنگ ميزند

بی تو"ترانه ها لنگ میزند بی تو"...تنهایی حتی عشق را طرد می کند بی تو"...همه چیز معنایی جز انتظار ندارد منتظر توام تویی که

می فهمی زیادی بودن را ما زیادی نبودیم از وقتی که رفتی همه دنبالت میگردنند انگار نه انگار..انگار قراره تموم قلبای شکسته از نبودنت

دق کنند ...  کاش بودی و نگاهت مال ما بود دریاب مرا که خسته ایم از بودنمان وقتی نیستی...

 

 


[ پنج شنبه 27 شهريور 1393 ] [ 11:6 ] [ iman ]
[ ]

منو سيگارم

سیگارم چه خوب درک می کند مرا…

وای که چه زیبا کام میدهد…
 
این نو عروس هر شب تنهایی هایم…
 
لباس سپیدش را تا صبح برایم می سوزاند…
 
و من تا صبح بر لبانش بوسه می زنم…
 

[ سه شنبه 25 شهريور 1393 ] [ 15:39 ] [ iman ]
[ ]

به خدا شكست

انروزی که قلبم همراه غرورت می شکست این کمر من بود که زیر بار اینهمه شکست"...شکست!

 


[ سه شنبه 25 شهريور 1393 ] [ 15:37 ] [ iman ]
[ ]

با من حرف بزن

شب شد

لحظه ها را نقاشی باید کرد

در

دفتر

عشق

وقتی تو باشی

لب هایت هر ثانیه لمس خواهد شد

چشمهایت حلقه در چشمهایم

هیس

با قاب طلایی نگاهت

با من حرف بزن

 


[ سه شنبه 25 شهريور 1393 ] [ 15:32 ] [ iman ]
[ ]

مردبودن ...

مرد بودن به کلفت بودن سینه و بازو نیست. . .

به محکم بودن دکمه شلوارته. . .

که واسه هر هرزه ای باز نشه. . .

مرد بودن به گریه نکردن نیست به گریه ننداختنه. . .

 


[ دو شنبه 24 شهريور 1393 ] [ 14:31 ] [ iman ]
[ ]

مردانگي زليخا

هیچکس نفهمید که زلیخاه مرد بود می دانی چرا؟؟

مردانگی میخواهد ایستاده پای کسی که

مدام تو را پس میزند!!!!!

 


[ دو شنبه 24 شهريور 1393 ] [ 14:29 ] [ iman ]
[ ]

دلتنگيم تمام نميشود

دلتنگیم تمام نمیشود

همین که فکر میکنم دیگر من و تو دیگر ما نخواهیم شد

دلتنگم برای روزهای باتو بودن...

 


[ دو شنبه 24 شهريور 1393 ] [ 14:26 ] [ iman ]
[ ]

بعضيا هستن به خاطر بعضيا زندگي ميكنن

بعضیا هستن دیگه آهنگای شاد به دلشون نمی شینه...بعضیا هستن دلشون می خواد هیچکس سکوتشونو نشکنه...

بعضیا هستن جای شبو روزشون عوض شده...بعضیا هستن دیگه از آدما می ترسن...بعضیا هستن تیپ مشکی رو به هر تیپی ترجیح میدن...

بعضیا هستن همه جا تنهان و فقط صدای خنده های دیگرانو گوش میدن....بعضیا هستن هی از خدا گله می کنن...بعضیا هستن عاشق نوشته های پر دردن چون دردشونو قشنگ توصیف می کنه...

بعضیا هستن خنده هاشون تلخه و دیگه گریه هاشون آرومشون نمی کنه...بعضیا هستن دوس دارن شاد شن ولی همش فاز غم ، دنیاشونو می گیره...بعضیا هستن دلشون شکسته ولی صداشونو در نیاوردن...

بعضیا هستن از زندگی خستن ولی دارن به خاطر بعضیا زندگی می کنن........

این بعضیا عجب شبیه منن !!!! من این بعضیا رو خیلی دوس دارم.....


[ یک شنبه 23 شهريور 1393 ] [ 18:13 ] [ iman ]
[ ]

ميگن عاشق ها

میگن عاشق ها عشق شان را زیبا میبینن ،

 

این دفعه که دیدمت زیباتر شده بودی

 

نمیدانم هر دفعه تو زیباتر میشی یا من عاشقتر !؟؟

 


[ شنبه 22 شهريور 1393 ] [ 22:8 ] [ iman ]
[ ]

ترسم

ترسم که تو هم یار وفادار نباشی

عاشق کش و معشوق نگه دار نباشی

من از غم تو هر روز دوصد بار بمیرم

تو از دل من هیچ خبردار نباشی

 

 


[ شنبه 22 شهريور 1393 ] [ 22:4 ] [ iman ]
[ ]

به سلامتي كسي كه عادت كرده بودم

به سلامتی کسی که عادت کردم به نبودنش،ولی بازم دلم بودنش رو میخواد....

سلامتی تنها ماه زندگیم که بعد رفتنش حتی شبام هم سوت و کور شده...

سلامتی مخاطبی که دیگه خاص نیست چون مال من نیست...!!!!

 


[ چهار شنبه 19 شهريور 1393 ] [ 16:22 ] [ iman ]
[ ]

جديدين يه حس توي گلوم قلمبه شده

 

جدیدن یه حس توی گلوم قلمبه شده بهش میگن بغض.......

این بغضه داره خفم میکنه نه میشکنه ک راحتم کنه نه میره پایین چه حس عجیبی دارم این روزا یه اهنگو صد بار گوش میدم یه عکسو صدبار نگا میکنم یه حرفو صد بار میزنم چه تکراری شده زندگیم خودمم تکراری شدم دیگه خستم اومدم اینجا که بنویسم دردامو حرفامو اشکامو ......

همچیمو

 


[ چهار شنبه 19 شهريور 1393 ] [ 16:16 ] [ iman ]
[ ]

مهم نيست كه قبل از ازدواج عاشق بشي

مهم نیست که قبل از ازدواج عاشق بشی یا بعد مهم اینه مرد زندگی باشی می خوام بگم اونی که زندگی کردن بلد نباشه چه عاشق باشه چه نباشه هم سر خودشو به باد میده هم باعث بدبخت شدن دیگری میشه" بیا کمی انصاف داشته باشیم

 


[ چهار شنبه 19 شهريور 1393 ] [ 16:10 ] [ iman ]
[ ]

آغوش من

آغوش من فقط اندازه تو جا دارد...

اگر خوب گوش کنی...
این ضربان های تند و پی در پی قلبم را می شنوی...
تو را فریاد می زنند...
مخاطب کلامم که هیچ....
مخاطب ضربان های قلبم هم تویی....قلب
 

[ یک شنبه 16 شهريور 1393 ] [ 19:59 ] [ iman ]
[ ]

بسلامتي پسري

بسلامتے پسرے که وقتے בلت گرفته وבاغونی!
 
پشت تلفטּ ωـرش בاבوبیבاבمیکنے وتلفونو روش قطع میکنی...
 
امامیבونه اوטּ لحظه چقבر محتاجشی...
 
پشت ωـرهҐ زنگ میزنه تاآرومت کنه!
 
 
پسرے که وقتے ωـوارماشینشے تماҐ مבت בست راستش رو בستته
 
پسرے که چشاش وحشے ومغروره...
 
اماهرבفعه که میگه تاتهش هستم...
 
چشاش ازعشق برق میزنه...
 
 
پسرے که وقتے صبح بهش زنگ میزنے وهنوزخوابه!
 
باصבاے خواب آلوבش میگه جانم!
 
صבاے خواب آلوבش בیوونت میکنه!
 
 
پسرے که خاطرخواه کҐ نבاره اماوقتے باهات عهבرفاقت میبنבه
 
توبرنامش نفرسومے وجوב نבاره...
 
پسرے که براش مهҐ نیس جے اف בوستش ازتوخوشگلتره..
 
هربار زول میزنه توچشاتومیگه:
 
بخבاتوتکے בختر...
 
 
پسرے که בستاتو توבستاش میگیره حس امنیت وجوבنو پرمیکنه...
 
پسرے که وقتے لب בریاکنارش نشستے وسرتومیزارے روسینش
 
قلبش تنב تنב میزنه....
 
پسرے که وقتے میره مهمونه خونه فامیل
 
زنگ میزنه توحیاط نیҐ ωـاعت باهات حرف میزنه تابهت نشوטּ بבه
 
تونخ هیچکבوҐ ازבختراے تو مهمونے نیست...
 
 
پسرے که عاشقے بلבه...
 
پسرے که حرفے نمیزنه که نتونه بهش عمل کنه
 
اماهرحرفے زב پاش وایسته...
 
پسرے که تاتوخیابوטּ یکے بهت کج نگاه میکنه
 
בکورصورتشو عوض میکنه...
 
پسرے که بعב ے בعواے مفصل باهҐ آشتے کرבیטּ
 
ازش میپرسی:هنوزҐ בوسҐ בاری؟!
 
لبخنבمیزنه...בستشو בورگرבنت حلقه میکنه ومیگه:
 
عاشقتҐ به مولا...
 
 
 
پسرے که وقتے میگے آخ تماҐ تنش میلرزه که نکنه خارے به پات بره
 
پسرے که وقتے میبینه به בختراے בورو ورش حساسے وحساבت میکنے
 
בستتومیگیره وبهت میگه:בلت قرص باشه.

 بقرآטּ مטּ فقط مال خوבتم...


[ جمعه 14 شهريور 1393 ] [ 10:6 ] [ iman ]
[ ]

وقتي براي اولين بار

وقتی برای اولین بار با تو"...متولد شدم و حالا که بی تو"...دارم میمیرم هرگز دخیل امیدم را به هیچ دری جز درگاه خودش نبستم حتی وقتی همه امیدم در زیر پاها لگد مال میشد و من با همه تنهایی زندگی را به تو"...میباختم همین

 


[ پنج شنبه 13 شهريور 1393 ] [ 21:38 ] [ iman ]
[ ]

به تو عادت كرده بودم

به تو عادت کرده بودم
اي به من نزديک تر از من
اي حضورم از تو تازه
اي نگاهم از تو روشن
به تو عادت کرده بودم
مثل گلبرگي به شبنم
مثل عاشقي به غربت
مثل مجروحي به مرهم
لحظه در لحظه عذابه
لحظه هاي من بي تو
تجربه کردن مرگه
زندگي کردن بي تو
من که در گريزم از من
به تو عادت کرده بودم
از سکوت و گريه شب
به تو حجرت کرده بودم
با گل و سنگ و ستاره
از تو صحبت کرده بودم
خلوت خاطره هامو
با تو قسمت کرده بودم
خونه لبريز سکوته
خونه از خاطره خالي
من پر از ميل زوالم
عشق من تو در چه حالي

 


[ چهار شنبه 12 شهريور 1393 ] [ 20:25 ] [ iman ]
[ ]

خواستمت

خواستمت .. گفتند باید از ته قلب بخواهی تا بهش برسی

گفتم میخواهم 

گفتند صرف کن فعل خواستن را ..!

در کوچه های خیس تنهایی ام ، بی تو حتی در آوردن ریگ کفش هایم هم کار سختی است

بی تو ثانیه هایم لنگ میزند

ته قلبم چیزی است که ماندن را برایم آسان میکند 

فکر میکنم روزی می آیی 

ولی من ، دگر حرفی از خواستن از ته قلب را نمیخواهم 

شاید قلبت آنقدر بزرگ نیست که بتوانی عشق را بپذیری 

پس ، قلبت را هم اندازه ام کن

بگذار عاشقانه هایم در قلبت هضم شوند و من به تو معشوقه ی رویاهایم برسم

ما باید قلبمان هم اندازه هم شود 

یا من قلبم کوچک شود .. یا تو قلبت را بگسترانی

چاره کوچک کردن قلبم چیزی جز نخواستنت نیست 

پس بیا قلبت را هم اندازه ام کن تا روزگارم بر نفرت تو نگذرد

.. بذار دستانت گریه های شوقم را پاک کند

من با تو شروع میشوم .. 

بی تو ناشناخته ام !!

 

 

[ دو شنبه 10 شهريور 1393 ] [ 20:15 ] [ iman ]
[ ]

يه وقتهايي

 یه وقتایی خودمو بغل می کنم;

و میگم:

غصه نخور دیوونه!!!

من که باهاتم...!

 

 

گناه تو رفتن نیست...

گناه تو این است...

که حرفهایت بوی ماندن میدهد...


[ یک شنبه 9 شهريور 1393 ] [ 18:38 ] [ iman ]
[ ]

بايد سوخت

چاره دیگری نیست باید سوخت باید ساخت درون ویران از تنهایی را... فقط اینجوری (میشه) با تویی که عاشقم نبودی بمونم... تویی که برای رسیدن از جنازه ام عبور کردی تویی که به بدون من بودن راضی شدی ...راضی شدی به خاطر دیگری به همه بگی لیاقت تو"...رو ندارم...با این همه من هرگز نتونستم فراموشت کنم شاید ...خدا نخواست که ما رو از هم دیگه ناامید کنه من این تنهایی اجباری رو خیلی دوست دارم اما فقط به خاطر...تو"...اره "(میشه) !


[ یک شنبه 9 شهريور 1393 ] [ 18:34 ] [ iman ]
[ ]

girl

دختر که باشی هزار بار هم که بگوید:

دوستت دارد!

باز خواهی پرسید:

دوستم داری؟!

و ته دلت همیشه خواهد لرزید!

دختر که باشی هر چقدر هم که زیبا باشی

نگران زیباتر هایی می شوی که شاید عاشقش شوند!

هر وقت که صدایت میکند: خوشگلم!

خدا را شکر میکنی که در نگاه او زیبایی!!

دست خودت نیست

دختر که باشی همه ی دیوانگی های عالم را بلدی!

 

 

 


[ شنبه 8 شهريور 1393 ] [ 19:2 ] [ iman ]
[ ]

آرزويه هرپسري

سلام امروز داداشم  عقد كرده  خيلي  روزه خوبيه


اگه دوست داشتين يه تبريكم بگين

 

انشالله همه ي جوونا  خوشبخت شن خصوصا........

 

 جمعه 1393/6/7   مبارك  باشه.

 

 


[ جمعه 7 شهريور 1393 ] [ 11:34 ] [ iman ]
[ ]

هنر عشق

خوبِ من ، هنر در فاصله هاست ...
زیاد نزدیک به هم می سوزیم و زیاد دور از هم یخ می زنیم .
تو ، نباید آنکسی باشی که من میخواهم ، و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی .
کسی که تو از من می خواهی بسازی یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت .
من باید بهترین خودم باشم برای تو و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من ....
خوب ِ من ، هنرٍِِ عشق در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها . . .
زندگی ست دیگر...
همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست ،
همه سازهایش کوک نیست ،
 
باید یاد گرفت با هر سازش رقصید ،
حتی با ناکوک ترین ناکوکش،
 
اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن،
حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد،
به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند ،
به این سالها که به سرعت برق گذشتند،
 
به جوانی که رفت،
میانسالی که می رود،
 
حواست باشد به کوتاهی زندگی،
به زمستانی که رفت ،
بهاری که دارد تمام می شود کم کم،
ریز ریز،
آرام آرام،
نم نمک...
زندگی به همین آسانی می گذرد;-)
 

[ پنج شنبه 6 شهريور 1393 ] [ 11:46 ] [ iman ]
[ ]

دست هاي تو

دست های تو
 
تمام دنیای من است
 
و من همین حالا
 
تمام دنیا را توی دست هایم دارم
 
من دیگر هرگز
 
دلتنگ اشک هایم نخواهم شد
 
تو مثل باد
 
تمام قاصدک هایم را
 
که به شاخه درخت گیر کرده بود
 
رها کردی...
 

[ پنج شنبه 6 شهريور 1393 ] [ 1:18 ] [ iman ]
[ ]

بزرگترين آرزويه عاشق

بزرگترین آرزوی یه عاشق!

پسر:بزرگترین آرزوت چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


دختر:اینکه عشقمو زیر بارون بغل کنم...............تو چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟


پسر:اینکه کسی که زیر بارون بغلش میکنی من باشم!

 


[ سه شنبه 4 شهريور 1393 ] [ 20:24 ] [ iman ]
[ ]

دشواري يعني

دُشـــــواری یَـــعنی عِشقِـــــت داره مِِِـــِیــــــــره

وَ تو مِـــثلِ یه دُخــــتَرِ خوبـــــــــــ

بایَـــــد لَــــــــبخـــــَند (بِخوانید زَهرخَند) بِـــزَنـــی

وَ پُشتِ سَرَش آب بِریــــــزی . . .

" تو که طاقَتِ دوری نَداری غَلَط کَردی عاشِــــــق شُدی _____ "


[ سه شنبه 4 شهريور 1393 ] [ 20:10 ] [ iman ]
[ ]

يكي ازما


[ دو شنبه 3 شهريور 1393 ] [ 18:44 ] [ iman ]
[ ]

سلامتي عشقم

 

 

ســـلامـــتـــی عشقم که یروزی بهم میگفت بدون تو نمیتونم . . .

 

بابغض بهم میگفت بری میمیرم ..

 

ولی روزی رسید که به من میگفت شما؟ به جا نمیارم .. .

 

ســـلامـــتـــی خودم که پاش موندم . . .

 

میرفتم بیرون تا ببینمش ولی ازدورکه میدیدمش انگارخیلی حالش خوب بود همونی که بهم میگفت واست میمیرم حالا واسه کسه دیگه میمرد . .

 

اشکام سرازیر میشدو میگفتم:متاسفم!!!

 

ســـلامـــتـــی عشقم که میگفت وقتی میبینمت دلم میلرزه ازته دل دوست دارم حالا وقتی مارو میبینه روشو برمیگردونه و میگه حالم ازش بهم میخوره .. .

 

ســـلامـــتـــی خودم که به خاطرش از همه گذشتم دوره همرو خط کشیدم بعد فهمیدم خودم خط خورده عشقمم. . . .

 

ســـلامـــتـــی عشقم که بهم خیانت کردولی فکرکرد ما گاویم نمیفهمیم

 

ســـلامـــتـــی خودم که عشقمو باعشقش میدیدم بغضم میترکید میگفتم هی فلانی کاش میتونستم فقط اندازه چند ثانیه کوچیک جات باشم. . .

 

عشقم دیگه سلامتیامون تموم شد

 

 ســـلامـــتـــی عشقت که جامو گرفت. . .

 

ســـلامـــتـــی عشقت که منو به خاطرش ول کردی. . .

 

 


[ یک شنبه 2 شهريور 1393 ] [ 18:36 ] [ iman ]
[ ]

ماندم

ماندم نه به خاطر تو"..نه به خاطر خودم ماندم فقط برای اینکه دوست دارم اگر چه تنهای تنهای تنها..د و س ت د ا ر م ؟؟؟

 


[ یک شنبه 2 شهريور 1393 ] [ 18:25 ] [ iman ]
[ ]

يادم باشد


[ شنبه 1 شهريور 1393 ] [ 18:56 ] [ iman ]
[ ]

بگذار...

 
بگذار برایت رویا ببافم ..
 
بگذار بدون ریمل، بدون ماتیک، بدون رنگ های مصنوعی برایت رویا ببافم ..
 
بگذار از همیشه ماندنت در دلم برایت رویا ببافم ..
 
بگذار با هیچ کس شریک ـت نشوم، بگذار رویا ببافم که همیشه ی روزها لباس ت با من هماهنگ باشد، فقط من ..
 بگذار رویا ببافم لعنتی ..
 

[ شنبه 1 شهريور 1393 ] [ 18:47 ] [ iman ]
[ ]